پروژه‌ی انتخاباتی «ترامپ‌سازی از شهردار الیگودرز»

0

 

مسلما این نوشتار بنا ندارد تا از مقایسه‌ی روند در دو پروژه، به «همسانی بازیگران» برسد. لذا حتما «مسئول مسلمان معتقد به نظام جمهوری اسلامی» با «قمارباز قاتلی که در دولت تروریستی ایالات متحده شاغل است» متفاوت‌اند. کما اینکه «یک نهاد ولو ناکارآمد در دولت اسلامی» با «ساختار طاغوتی دولت جنایتکار آمریکا» از حیث جایگاه بکلی متفاوت‌اند. اما می‌توان روش‌های انتخاباتی که در دو ساختار با نسبت‌های متفاوت در حال استفاده هستند را واکاوی کرد و راهبردهای مشترکی را نیز احصا نمود.

 

پرده اول؛ آن مرد که قاتل حاج قاسم بود رفته است!

پس از اعلام نتایج اولیه انتخابات 2020 آمریکا می‌توان «جو بایدن» را 46امین فردی دانست که با پشت سر گذاشتن ندونالد ترامپ»، وارث کرسی «جرج واشینگتن» در ریاست جمهوری آمریکا شده است. شکست ترامپ هر چند برای جمهوری‌خواهان و روچیلدها و ایپک و بانکداران گردن‌کلفت یهودی مثل جی‌پی‌مورگان و… ناخوشایند بود اما برای برخی غیرآمریکایی‌ها که رختخوابشان را به ذوق آمدن دوباره‌ی او پهن کرده بودند خاطرات خوش دولت اوباما را تداعی می‌کند. اگر به گذشته‌ی نزدیک برگردیم خواهیم دید با آغاز دولت تدبیر و امید برخی دولتمردان ایرانی مانند وزیر امور خارجه برای نشان دادن علاقه خود به مذاکره و دوستی با آمریکایی‌ها به اعلام برائت از دولت قبل پراختند و تاکید داشتند که «آن مرد که می‌گفت هلوکاست وجود ندارد رفته است!». این دست مرزبندی‌ها با گفتمانِ منتقدِ تاریخ‌سازی صهیونیستی به مذاق آمریکایی‌ها خوش آمد و مولودِ لوزان و ژنو، برجامی شد که نتیجه‌اش «دلار 30 هزار تومانی» و «سکه 16میلیونی» و «مرغ 26هزارتومانی» و  «پاسپورت بی‌عزت» و «بی‌ارزش‌ترین پول» و «20 میلیون ایرانی زیر خط فقر» و تشدید بیکاری و «رکوردهای بی‌سابقه در تورم» و… شد.

پس از شکست مفتضحانه ترامپ در انتخابات 2020 آمریکا، این بار مشاور رسانه‌ای رئیس جمهور و مغز متفکر اتاق عملیات روانی دولت با صدور یک توییت تلاش کرد تا با تفکیک ضمنی «سیاست‌های نظام حاکم بر آمریکا» از «اقدامات دولت برآمده از این سیاست‌ها» اینگونه القا نماید که قاتل حاج قاسم رفته است و حالا باب مذاکره با دولت جدید که اتفاقا نقشی هم در ترور ناجوانمردانه شهید سلیمانی ندارد باز است.

به این صورت هزینه‌ی اقدام تروریستی فرودگاه بغداد به دولت ترامپ تحمیل می‌شود و در یک «بازگشت بزرگ به عقب» موضوع بازگشت آمریکا به برجام یا چیزی شبیه به این مطرح می‌شود. هدف از این عملیات روانی دولت نیز مشخصا «اثرگذاری بر نتایج انتخابات 1400» است.

 

پرده دوم؛ آن مرد که مقصر مشکلات بود باید برود!

یکسال پیش در چنین روزهایی شهردار الیگودرز با رای اکثریت اعضای شورای شهر و البته بعد از آنکه در مراحل ابتدایی مورد تایید استانداری قرار نگرفته بود، انتخاب شد. شهرداری که آمد تا پس از یک دوره سرپرستی و چندین رفت و آمد شهرداران، مرهم زخم‌هایی از شهرداری باشد که حالا سر باز کرده بود. بدهی‌های کلان شهرداری، حقوق معوقه کارکنان و بی‌نظمی در ساختار سازمان از مهم‌ترین معضلاتی بود که پیش روی «حسین اکبری» قرار داشت. هر چند پرونده عملکرد یکساله اکبری در موضوعات مختلفی مانند نحوه تعامل با مردم، وعده‌های اجرایی نشده در پروژه میدان امام حسین(ع)، بازگشت بودجه بازآفرینی شهری، اصلاح معابر و مبلمان شهری و … قابل بررسی است اما آنچه امروز محل توجه است خالی کردن پشت شهردار از سوی شورای شهر است. اینطور به نظر می‌رسد که شورای شهر الیگودرز تلاش دارد تا در ماه‌های پایانی عمر شورای پنجم، اکبری را مقصر ناکارآمدی‌ها و ضعف‌ها معرفی نموده و با طرح سوال و استیضاح و عزل شهردار و انتصاب شهردار جدید و در راستای پروژه‌ی «تفکیک عملکرد شهردار از شورای شهر» خود را در قامت یک سوپرمن جلوه دهد. اما امروز «شهردار»ی متهم به ضعف عملکرد است که با رای قاطع همین شورا انتخاب شده و مسلما عملکرد آن هم در کارنامه همین شورا ثبت و ضبط می‌شود. لذا تلاش شورانشینان شهر الیگودرز برای فرار از پذیرفتن هزینه‌ی عملکرد نامطلوب اکبری و تاکید بر گزاره «آن مرد که مقصر مشکلات بود باید برود» توجیهی ندارد.

 

 

فرافکنی شورای پنجم و دولت دوازدهم برای پیروزی در 1400

نقطه‌ی وصل دو پرده‌ی قبل، «تلاش برای تفکیک دو موضوع ذاتا پیوسته» است. ترور ناجوانمردانه شهید سپهبد سلیمانی در کارنامه سیاه دولت تروریست آمریکا ثبت شد؛ کمااینکه عملکرد غیرقابل‌قبول اکبری در شهرداری الیگودرز نیز در کارنامه شورای پنجم شهر الیگودرز نوشته شده است. در پس این دو واقعه‌ی متفاوت اما امروز با درایت و فهم عمومی مردم از شرایط کشور، راه توجیه و ماله‌کشی بدعهدی آمریکا برای دولتی‌ها مسدود است، همانظور که شورای شهر الیگودرز نیز مفرّی برای شانه خالی کردن از مسئولیت خود ندارد. بی‌شک پروژه‌ی انتخاباتی 1400 برای هر دو بازیگر قصه‌های بالا محکوم به شکست خواهد بود.

 

*میلاد خدایی | کارشناس مسائل سیاسی

/.انتهای پیام

نظر شما چیه؟

تذكر: نظرات حاوی توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمی شوند