دکتر راجی عضو هیات علمی دانشگاه لرستان طی یادداشتی در امید لرستان نوشت: صهیونیست‌ها فکر می‌کردند با ریختن خون سردارانمان و دانشمندانمان و مردم ظلوم کشورمان می‌توانند باعث ترس اولیه و خالی کردن ذهن مردم شوند، اما دسیسه دشمن شکست خورد و آنها را وادار به التماس برای آتش بس نمود.

ما پیروزیم؛ چون در جبهه خدا ایستاده‌ایم

0

اگر بخواهیم تحلیلی بر جنگ ۱۲ روزه ایالات متحده و رژیم صهیونیستی و ایادی آنها علیه جمهوری اسلامی ایران داشته باشیم باید به تاریخچه دشمنی این ها با کشور عزیزمان بپردازیم. برای بررسی تاریخ این دشمنی می‌بایست در ابتدا به تاریخچه آفرینش انسان نگاه کنیم زمانی که شیطان از فرمان خداوند در تعظیم به انسان تبری جویید و قسم خورد انسان را گمراه خواهد کرد و خداوند نیز به او عذاب الهی را وعده داد. شیطان در اولین گام حوا و آدم را با خوردن سیب یا گندم وسوسه نمود و باعث رانده شدن آنها از بهشت به کره خاکی گردید و بعد از آن نیز انسان‌های زیادی را با وسوسه‌های شیطانی‌اش گمراه نمود. البته که خداوند تبارک و تعالی انسان را به حال خود رها نکرد و با فرستادن ۱۲۴ هزار پیغمبر و ۱۲ امام و در ادامه انسان‌های راستین، راه حقیقت را به مردم نشان داده و می‌دهد.
شیطان در طول تاریخ باعث گمراه نمودن بسیاری از انسان‌ها شده است و از این گمراهان سپاهی برای خود درست کرده تا بتواند به جنگ و تسخیر ذهن انسان‌های الهی برود.

وقتی به تقابل تفکر شیطانی و الهی نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم برخی مواقع و در ظاهر، شیطان توانسته است به کمک لشکریانش ضرباتی را بر جبهه حق وارد کند اما این جبهه الهی بوده که در نهایت پیروز میدان بوده است. آری این وعده الهی است که جبهه حق اگر برابر شیاطین مقاومت کند، حتی اگر ضعیف باشد در نهایت و به امر خدا پیروز می‌شود.
زمانی که موسی و بنی اسرائیل در پشت نیل ایستاده بودند و سپاه بزرگ فرعون به دنبال آنها بود به امر خدا نیل شکافته شد و آنها توانستند از نیل عبور کنند و در ادامه فرعون و یارانش اسیر رود خروشان نیل گشتند.
مشابه این تقابل‌ها در تاریخ فراوان است و آنان که در جبهه حق در برابر شیطان می‌ایستند و راه را گم‌نمی کنند، پیروز می‌شوند و بعد از مرگ به بهشت برین بازگردانده خواهند شد. خدا در قرآن فرموده اگر کسی در راه خدا بجنگد و کشته شود، زنده است و در بهشت روزی داده خواهد شد.

حال وقتی به وقایع امروز نگاه می کنیم، متوجه می‌شویم تاریخ تقابل شیطان با توحیدیان در حال تکرار شدن است. وقتی به تاریخچه پیدایش ایالات متحده و رژیم غاصب اسرائیل نگاه می‌کنیم، چیزی جز شیطان صفتی و روح شیطانی در آنها نمی‌بینیم. ۳۰۰ الی ۴۰۰ سال پیش، زمانیکه زندانیان و وحشیان انگلیسی و اروپایی که در کشورهای خود قابل تحمل نبودند، به قاره تازه کشف شده آمریکا تبعید شدند، با تسلیحات مدرن آن زمان، خون میلیون‌ها سرخ پوست بی‌گناه را به زمین ریختند و توانستند کشوری به نام آمریکا را تاسیس کنند. رژیم منحوس صهیونیستی نیز با ریختن خون صدها هزار انسان بیگناه و بیرون راندن آنها از خانه‌هایشان به دنبال همان مسیر شیطانی است. در ادامه نیز لشکریان شیطان از هیچ
کشتاری دریغ نکردند. شاید در ظاهر دم از دموکراسی می‌زنند ولی چیزی جز توحش در آنها نمی بینیم.
آری شیطان بعد از شکست‌های فراوان، لشکری جدید تاسیس نموده تا بتواند به جنگ خداطلبان برود، اما دریغ که سرنوشت این لشکر نیز مانند ابرهه و لشکریانش جز شکست نیست. حال باید دید چه کسی در برابر لشکر شیطانی قرار گرفته است و از چه ابزاری برای مقابله با جبهه توحیدی استفاده می‌کند؟
وقتی به جبهه مقابل شیطانیان نگاه می‌کنیم، غالب آنها مسلمانان مظلوم می‌باشند. کسانی که در برابر فرمان خدا تسلیم می‌باشند و در برابر شیطان ایستاده اند. شیطان که سپاهی مجهز و قوی تشکیل داده، امیدوار است بتواند بر عظم مسلمانان پیروز شود!

برخی از دول به اصطلاح مسلمان اسیر وسوسه‌های مادی دشمن شده‌اند و با سرکوب مردم خود، به خواسته‌های شیطان تن داده‌اند. اما شیطان دست‌بردار نبوده و نیست و با لشکر بزرگ و مجهزش در پی تسخیر سایر کشورهای مسلمان است!
مرکز این مقاومت جایی نیست جز کشور عزیزمان ایران؛ لبنان، فلسطین، عراق، یمن، برخی دولت‌های آزاده. البته این را بگویم که مردم سایر کشورهای مسلمان و آزادی‌خواه نیز با ایران همراه می‌باشند.
آری شیطان و لشکریانش به دنبال شکست مرکز جبهه مقاومت هستند. این جبهه بعد از انقلاب اسلامی رنگ و بوی تازه‌ای گرفته است و دشمن را وادار کرده از دسیسه‌های مختلفی برای شکست ایران اسلامی استفاده کند.
درگیری‌های داخلی، جنگ با عراق، تحریم اقتصادی، تهاجم فرهنگی، انقلاب مخملی، نفوذ به بدنه حکومت و … نمونه‌ای از این دسیسه‌ها می‌باشند.
اما هر بار با شکست موجه شده است و نه‌تنها ایران ضعیف نشده، بلکه قدرتمندتر شده و این قدرت را به سایر کشورهای مقاومت و مسلمان نیز انتقال داده است و همین امر باعث عاصی شدن و عصبانیت شدید شیطان و لشکریانش شده است. این عصبانیت به حد جنون رسیده و وحشی‌گری به اوج خود.

به‌طوری که با بمب‌های چند تنی شروع به قتل عام صدها هزار نفر از مردم مظلوم غزه و در ادامه لبنان، یمن، سوریه، عراق و… در جبهه مقاومت نموده است.

آری شیطان از اینکه راهی برای نفوذ و گمراه نمودن جبهه مقاومت پیدا نمی‌کند بسیار عصبانی است و در این زمان است که به لشکریانش دستور کشتن انسان‌های الهی را می‌دهد تا از این مسیر بتواند جلوی گسترش جبهه حق را بدهد. اما دریغ که کشته‌شدگان در راه حق، در بهشت برین و نزد پروردگار روزی داده می‌شوند که این اولین شکست دشمن است و از طرفی خون این شهدا باعث بیداری ذهن مسلمانان و آزادگان دیگر عالم می‌شود و شکست دوم بر پیکره شیطان با قدرت بیشتری وارد می‌شود.
شاید در ظاهر مانند جریان کربلا بتوانند جان‌ها را خاموش کنند اما در ازای جان‌ها، ‌ذهن‌های زیادی بیدار می‌شوند که این همان شکست شیطان است.
دشمن عصبانی که با کشتار مردم مظلوم غزه، لبنان و یمن به جایی نرسیده است به دنبال انتقام از قلب جبهه مقاومت است. لذا با دسیسه‌ی انرژی هسته‌ای دم از مذاکرات می‌زند و در میان مذاکرات و با نامردی، با تمام توان و تجهیزاتش به کشور عزیزمان حمله می‌کند و در روز اول برخی سرداران و دانشمندان و مردم عزیزمان را به شهادت می‌رساند.

رژیم صهیونیستی خبر ندارد که این قلب تپنده قدرتمندتر از آن چیزی است که آنها فکر می‌کنند. در روز دوم و بعد از آن ایران با فعال نمودن سیستم پدافندی و موشکی خود توانست معادلات شیطان صفتان را به هم بزند. آری ضربات چنان کاری بود که دشمن را وادار به عقب نشینی نمود و و آنها را از توهم خارج نمود.
آنان فکر می‌کردند با ریختن خون سردارانمان و دانشمندانمان و مردم ظلوم کشورمان می‌توانند باعث ترس اولیه و خالی کردن ذهن مردم شوند، اما دسیسه دشمن شکست خورد و آنها را وادار به التماس برای آتش بس نمود.
شگرد دشمن در این جنگ ترساندن مردم بود تا از این طریق بتواند جبهه مقاومت را وادار به عقب نشینی نماید. اما دشمن در عین زرنگی احمق است زیرا با حمله مستقیم و شهادت سردارانمان نه‌تنها ترسی در دلمان ایجاد نکرد بلکه دو و چنددستگی‌هایی که دشمن قبلاً در جامعه ایجاد کرده بود از بین رفت و اتحاد شکل گرفت. ذهن‌هایی که دشمن را فراموش کرده بودند بیدار شدند و متوجه شدند که شیطان و ایادیش به دنبال تسخیر ذهن‌های مردم جبهه مقاومت هستند.

اما یادمان باشد این شیطان دست‌بردار نیست و با وجود شکستی که خورده، دست از سر ما برنمی‌دارد، چون رسالت او از ابتدای تاریخ گمراه نمودن انسان از مسیر الهی و جلوگیری از ورود او به بهشت جاودانه است. اما دشمن بداند که ما مسلمانان، همانگونه که در آیات ابتدایی سوره بقره آمده است، به عالم غیب اعتقاد داریم و با اتکا به خداوند باری تعالی و با هدایت حضرت ولی عصر (عج) و ولی امرش امام خامنه‌ای مشتاقانه و البته با تدبیر و قدرت آماده تقابل با شیطان و لشکریانش هستیم. یا کشته می‌شویم و مستقیم به نزد محبوب می‌رویم و یا اینکه می‌مانیم و در برابر شیطان سر خم نمی‌کنیم. من به خود می‌بالم و خداوند را شاکرم که در کشوری توحیدی به دنیا آمدم که حقانیت در آن حاکم است.

شیطان می‌داند که ما منتظران ظهوریم و فرمانده اصلی‌مان در جنگ با لشکرش، حضرت ولی عصر (عج) است لذا به دنبال فشار بر مردم عزیزمان برای فرار از میدان مقاومت و تن دادن به خواسته‌هایش و خالی کردن پشت ولی و نایب برحقش هست. اما او کور خوانده، ما با تمام توان در کنار ولی و نایب بر حقش در برابر او می‌ایستیم و جان‌فشانی می‌کنیم. خون می‌دهیم اما خاک نه!

محمدرضا راجی
عضو هیات علمی دانشگاه لرستان

/.انتهای پیام

نظر شما چیه؟

تذكر: نظرات حاوی توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمی شوند