رفتار خیلی خودمانی شاعر خرم آبادی درهنگام گفتن شعر برای رهبر انقلاب+فیلم
به گزارش امید لرستان، در زمانه بی ارزشی ارزش ها و در عصری که عرصه سرکشی حقیرترین باورها و پندارها در برابر اصیل ترین حقایق هستی است هستند بسیار انسان هایی که منزلت و کرامت انسانی خود را با تفکرات باطل آخرالزمانی آلوده نمی کنند و به دنبال تقرب به نزدیکی پروردگار هستند روزی با شعر و روزی دیگر با دستگیری از نیازمندان و محتاجان.
گفت و گوی ذیل چکیده مصاحبه با شائر آئینی است که با اکراه و خواهش و التماس حاضر به گفت و گو شده است.
*خودتان را معرفی می کنید
مهران فلاح هستم متولد 1369 تحصیل کرده رشته الکترونیک الان هم مشغول درحوزه دکوراسیون داخلی و تبلیغات هستم
*آقای فلاح چه شد که شما به سمت سرودن شعر رفتید؟
در وهله اول زندگی و پرورش یافتن در خانواده ای مهربان و عاطفه و ایثار محور و اخلاقی، و زندگی در محیطی که المان هایی دارد که دل انسان را زنده نگه می دارد بنده را مستعد کرد که این بذر شعر در وجود ما پرورش پیدا کند و البته در خانه ما سعدی خوانی و حافظ خوانی شبانه رواج داشت و از آنجایی که شعر رنگ و بویی از عالم معنا داشته و خیلی مختصر و مفید می توان یک عالم را در کلمه جای داد که این موضوع خیلی با فطرتم سازگار بود و به طور کلی شعر نمادی از زیبایی و اعتدال است و بنده از سنین کم سرایش هایی داشتم اما صبح زودی عشق و دوست داشتن یک عزیزی سبب شد که نخستین شعر را بگویم.
آن شعر را بیان می کنید
حقیقتش را بخواهید الان که با شما صحبت می کنم به جز یک بیت بقیه آن را فراموش کرده ام و آن بیت هم این است
سر و دل های دو عالم همه بر پای وجودت کرده عالم سجده بر تو؛ نازنین وقت سجودت
شعرهای شما بیشتر در چه زمینه ای است؟
به لطف خدا سعی کردم شعرهای اینجانب موضع صحیح و تمیزی داشته باشد تا اینکه بخواهیم به موضوع بپردازم و موضع صحیح گاه در یک بحث سیاسی بروز پیدا کرده و گاهی هم در موضع اجتماعی تجلی پیدا می کند و گاهی در یک بحث عاشقانه ظهور کرده و گاهی در یک مسئله آئینی؛ گر چه هر چه موضوع خوب است ذیل شعر آئینی تعریف می شود اگر کسی شعر سیاسی خوب بگوید ذیل آئینی تعریف می شود اگر کسی شعر خوب در موضوع اجتماعی بگویید در حیطه آئینی تعریف می شود اگر کسی شعر عاشقانه برای پدر و مادر و یا همسر بگویید این شعر می تواند آیئنی تعریف شود ولی خوب ابتدای سرودن شعر با موضوعات اجتماعی شروع کردیم و بعد هم به موضوعات عاشقانه پرداختیم و آخر سر هم به لطف خدا و اهل بیت علیه سلام به شعر آیئنی رسیدیم و احساس می کنم که باید در این جا خود را خرج کنیم.
می گویند که شاعرها هر زمان حال معنوی خوبی داشته باشند شعرهای ناب و جوششی می گویند آیا شما شعر جوششی تا به حال داشتید؟
به لطف خدا تمامی شعرهایی که گفته ام جوششی بوده اند و این را هم باید بدانیم که شعر جوششی حاصل یک کوشش است و قرآن هم در این باره می فرماید “ان لیس للانسان الا ما سعی” و اینکه براى انسان جز حاصل تلاش او نیست و جوشش امروز حاصل کوشش دیروز است و آن کوشش می تواند یک لبخند باشد و یا یک گذشت و یا یک صدقه و یا یک دستگیری و یا حتی یک سلام کردن.
انسان بالاخره باید امروز یک کاری را انجام داده باشد که فردا روزی اجازه دهند یک جوشش و قلیان نسبت به یک مفهوم برای او اتفاق بیفتد وحتی شعرهای کوششی هم این مدلی است و باید قبل ترها یک کوششی انجام شود.
یکی از آثاری که برای خودتان ارزشمند است را لطف کنید و بیان کنید؟
راستش را بخواهید انتخاب اثر برای شاعر کمی سخت است به ویژه برای ما که حافظه درست و درمان هم نداریم شاید شعری که برای امام حسین علیه سلام گفته ام و شاید شعری که برای امام زمان عجل الله تعالی خوانده ام؛
باید چه کنیم این همه دلتنگی تو را وابستگی عاشق یکرنگ تو را
چون آئینه در پشت سرت می شکنیم از بس که به سینه می زنم سنگ تو را
به طور کلی انتخاب کردن شعر توسط شاعر مثل این است که به پدر و مادر بگویی کدام یک از بچه ها را بیشتر دوست داری
آیا شما حادثه خاص معاصری بوده که شنیدن خبر آن سبب شود که برایش شعر بگویید؟
همین طور است چرا که روح شاعر نسبت به میکرون ها و میلی مترها هم حساسیت دارد روح شاعر زودگیر است زود رنج نیست و کلا نسبت به المان هایی که اطرافش است خیلی زود تاثیر می پذیرید چه خوب باشد و چه بد و چه سفید و چه خدایی ناکرده سیاه؛ اما کمی ریز شدن در مصداق برایمان سخت است چرا که همیشه دوست داشتیم در مفهوم شناور باشیم خیلی پیش آمده است عزیزی شهید شده و روحمان را تحت تاثیر قرار داده و این اتفاق یک ریشه دارد و همیشه سعی کرده ایم برویم سراغ آن ریشه که مثلا چه شده است که این عزیز شهید شده و من برای آن مصدر و منبع شعر بگویم و یا کسی که این عزیز را شهید کرده است در تقبیح آن شعر بگویم.
آیا اشعارتون را چاپ کرده اید و یا برنامه ای برای چاپ آن دارید؟
علی رغم محبت خیلی از دوستان که فعال در عرصه نشر کشوری هستند و رفیق خلوت هم هستند اما شخصا علاقه ای به این موضوع نداریم چون که احساس می کنم مطلب قابل توجهی برای گفتن نداریم و این مدلی راحت تریم
نهایت آرزوی شما در زمینه سرودن شعر کجاست؟
سرودن شعر همانند تکلم و یا صحبت کردن یک نعمت است و خوشحالیم آنجاست که جایی باید این نعمت را خرج کرد که باید خرج کرد و آن لحظه خوشحال می شوم که این آب زلال پای آن درخت ریخته شود و “راضیه المرضیه” تحقق پیدا کند و این نهایت آرزوی ماست.
حالا این اتفاق می خواهد در یک بیت یا مثنوی و یا رباعی بیفتند و نهایت آرزوی ما این است که کسی که این نعمت را داده است از دستمان راضی باشد حالا شاید خیلی در این نعمت خالص و غلیظ نباشیم اما فکر می کنم درست ترین حالش این است که شعری بگوییم که جانان از ما راضی باشد.
شما به عنوان عضوی از جامعه عرصه فرهنگ لرستان، مهمترین چالش فرهنگی استان را چه می دانید؟
خوب من در خلوت خود به این مسئله فکر کرده ام واقعیت این است که بزرگترین مشکل فرهنگی استان این است که لرستان بی پناه رها شده و نتیجه بحران خانواده ها و اعتیاد و فحشاء و دیگر منکرات است و ریشه این بی پناهی به خاطر آن است که فلان خطیب یا مدیر فرهنگی و مدیر اقتصادی از قاعده ای به نام تکوین غافل است و حرف و عمل یکی نیست و می بینید که نه حرفشان اثر دارد و نه کارشان و نه بنرشان و تا لرستان اسیر چنین مسئولانی است بحران های اجتماعی کنترل نخواهند شد.
آیا شعری داشتید که آهنگ گذاری کنید و در اختیار مداحان لرستانی قرار دهید؟
بله در این مورد بهتر است که خیلی وارد مصداق نشویم ولی خوب بله بعضی آهنگ گذاری اشعار مداحان هیئت محبان علی بن ابی طالب را حقیر سروده و آهنگ گذاری کرده ام و در اختیار برادران عزیزم در هیئت قرار داده ام ولی به طور کلی وقتی شعر نشر داده می شود خیلی مشخص نیست که چه کسی و کجا از آن استفاده می کند و البته در “حلقه شعر نیاز” که در شهر خرم آباد تاسیس شده است بعضی از دوستان شعری گفته اند که مداح های کشوری همچون سید مجید بنی فاطمه و جواد مقدم آن را خوانده اند.
آیا استان لرستان و شهر خرم آباد انجمن شعر دارد؟
در شهر خرم آباد حلقه شعر وجود نداشت و ما احساس کردیم که جای چنین مجموعه ای در شهر خالی است و هیئت به هیئت و مسجد به مسجد حتی تاکسی به تاکسی گشتیم و شعرای شهر که سبقه مذهبی داشتند را پیدا کردیم و نیازمندی و سطح بندیشان کردیم و کتاب برایشان تهیه کردیم در بعد فنی و اخلاقی و معنوی برنامه ریزی کردیم و از اساتید اخلاقی کمک گرفتیم که کمکمان کنند البته در ابتدا طیف را بزرگ انتخاب کردیم اما سعی کردیم اما بعدا جمع را کوچکتر کردیم و جوان هایی مثل کربلایی احسان قوامی، رضامختاری، علی رضا پناهی، سید رسول منصوری، محمد سلاحورزی، عرفان مرادی، مهدی پشاآبادی، حامد احمدی، رسول حاجی، محمد رضا سپهوند و دکتر سید یعقوب کریمی دوستان دیگری هم هستند مثل رضا کرم اللهی و احمد نورالهی که در این زمینه کسوت دارند اما گذاشتیم دوستان به یک مرحله ی برسند بعد از آن این بزرگواران را اضافه کنیم.
برنامه تان بری آینده چیست؟
این سوال شاید کمی کلی باشد اما به لحاظ نیاز آن چیزی که در خلوت به آن می اندیشیم ان است که در هر زمینه ای باید یک جوی پیش برویم که جز کسانی نباشیم که احساس خسران بکنیم اما بنده یک آرزوی بزرگ دارم که در مصاحبه ذکر نکنید و امید داریم که به آن برسیم اگر نعمتی داده شده است سر جایش از آن استفاده کنیم و دوست داریم در جایگاه خادمی و در حیطه شعر کاری برای شهرمان بکنیم
شما یکبار این افتخار را داشتید که در محضر انقلاب شعر بگویید کمی در مورد این جلسه توضیح می دهید
لطف کنید و از این مسئله بگذرید
گذشتنی در کار نیست آقای فلاح، خواهش می کنم کمی حال و هوای این جلسه را بیان کنید؟
حقیقتش بنده تا آخرین لحظه حتی به مادرم هم نگفتم که قرار است در محضر رهبر انقلاب شهر بگویم و زمانی که هم محل جلسه در تهران رفتم سعی کردم مکانی را برای نشستن انتخاب کنم که در نقطه کور دوربین ها باشد اما بعد از خواندن شعر در محضر ایشان وقتی به خرم آباد رسیدم حتی مغازه محل هم از این جلسه اطلاع داشت چرا که اخبار 20:30 شبکه 2 بنده را به عنوان سوژه انتخاب کرده بود
به نظر شما پیوست های تشکیلاتی که الان در هیئات وجود نداره چیست؟
شاید الان موضوعی که در این مسئله با آن طرف هستیم این است که هیئات محدود به روضه شده اند و بی نهایت مبارک است بحث روضه و هر درختی در عالم روئیده است از همین چشمه روئیده شده است منتها اینکه این چشمه محصور به خودش باشد پسندیده نیست باید خروجی های هیئت در زمینه های اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی و سیاسی باید نمود پیدا کند ما الان نتوانستیم سبک زندگی حسینی را به مردم ارائه بدهیم یک سری کلمات و معانی هستند یک نزولی باید پیدا کنند که در سبک زندگی بشود از آن ها استفاده کرد
سربسته بگوییم ما خیلی از تشکیلات را در هیئات نداریم واحدهای اقتصادی و اجتماعی را نداریم که به داد مردم برسیم و شاید بطلبد در این موضوع مفصل تر صحبت کنیم.
صحبت پایانی اگر دارید بفرمایید آقای مهران فلاح؟
دوست داریم که این مصاحبه را با نام و یاد آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی با یک رباعی تمام کنم
قانون خداست شب سحر می گردد بنیان ستم زیر و زبر می گردد
ای اهل جهان قسم به توحید خدا مردی که نرفته است بر می گردد
/.انتهای پیام