انتخاب بهترین سهام برای خرید در بورس به چه روش هایی انجام می شود؟
به گزارش امید لرستان، انتخاب بهترین سهام برای خرید در بورس را به دلایل زیر یک هنر بدانیم تا یک علم:
- اولا عوامل بسیار زیادی بر سلامت و موفقیت یک شرکت تاثیر گذار است و تدوین یک فرمول خاص برای پیشبینی موفقیت آن تقریبا غیرممکن است.
- ثانیا بسیاری از اطلاعات ناملموس بوده و قابل اندازه گیری نیستند. جنبههای کمی و قابل اندازه گیری یک شرکت مانند سود را به راحتی میتوان یافت اما عوامل کیفی مانند کارکنان، مزایای رقابتی، حسن شهرت و … را چگونه میتوان اندازه گیری کرد؟ این ترکیب جنبههای کمی و کیفی، انتخاب سهم را فرایندی ذهنی و حتی شهودی میسازد.
- ثالثا به دلیل عناصر و رفتارهای انسانی (اغلب غیرمنطقی) بازار همیشه طبق پیش بینی شما عمل نمیکند. احساسات میتواند باعث تغییرات سریع و غیر قابل پیش بینی شود و متاسفانه وقتی اطمینان تبدیل به ترس میشود بازار سرمایه میتواند یک مکان خطرناک برای سرمایه و سرمایه گذاری باشد.
یکی از عواملی که در توسعه و رشد بازار سرمایه نقش موثری دارد آشنایی سرمایه گذاران و معامله گران بازار سرمایه با روشهای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار و افزایش توان تحلیل گیری آنها است. بی شک از طریق تجزیه و تحلیل دقیق و هوشیارانه میتوان ریسک بازار سرمایه یا مخاطره سرمایهگذاران را تقلیل داد. در خصوص تحلیل قیمت سهام و سرمایه گذاری در داراییهای مالی در ادبیات مالی سه دیدگاه کلی وجود دارد که شامل روش بنیادی (Fundamental) روش تکنیکال (Technical) و روش تئوری مدرن پرتفولیو (MPT) است که در ادامه این مطلب به آنها پرداخته میشود.
هدف تحلیل بنیادی در واقع یافتن ارزش ذاتی یک سهم است. این فرایند را ارزشیابی سهم نیز مینامند. ارزش ذاتی که ارزش واقعی نیز نامیده میشود با ارزش بازاری سهم متفاوت است. در تحلیل بنیادی به منظور تحلیل گزینههای سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار قاعدتاً بایستی به سه مرحله اساسی ذیل که ارکان اصلی تحلیل بنیادین است توجه نمود.
۱- اقتصاد کلان داخلی
بورس اوراق بهادار نقش دماسنج اقتصادی را ایفاء میکند و وضعیت اقتصادی و حتی سیاسی و اجتماعی کشور در حال و آینده تاثیر بسزایی بر میزان سود آوری شرکتها خواهد گذاشت. بنابراین در تحلیل بنیادی ابتدا بایستی تغییر و تحولات اوضاع اقتصادی حال و جهت گیریهای آتی به دقت مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. این تجزیه و تحلیل شامل بررسی شاخصهای کلان اقتصادی از قبیل نرخ تورم، تولیدات ملی، نرخ بهره، نرخ ارز، میزان بیکاری، نرخهای رشد اقتصادی، واردات و صادرات، سیاستهای پولی و مالی دولت و سایر نهادهای تاثیر گذار است که تحلیلگر با بررسی آنها پیش بینیهای دقیقتری از وضعیت بازار سهام و صنعت خاص به عمل میآورد و از دورنمای آتی سهام موجود در بازار و مخصوصا سهام شرکت مورد نظر مطلع میشود. برای موفقیت در سرمایهگذاری، لازم است در جریان اخبار مهم و رویدادهای جاری قرار داشته باشید. بیشتر افرادی که در سرمایهگذاری موفق هستند، قبل از هرگونه اقدام یا تغییر استراتژی، نگاهی به آخرین رویکردهای سیاسی و اقتصادی داخل و خارج از کشور میاندازند. توجه به اخبار رسانه های معتبر برای خرید یا فروش سهم و انتخاب سهام شرکتهای ارزنده بسیار مهم است؛ اما در عین حال نباید حین توجه به اخبار رسانهها در دام شایعات و پیامهای غیر واقعی بیفتید. گاهی مشاهده میشود برخی افراد تأثیرگذار در بازار، پس از خرید سهام یک شرکت خاص، اقدام به خبرسازی و شایعه پراکنی برای آن میکنند تا اصطلاحاً بازار را مطابق میل خود حرکت دهند، در چنین مواقعی تیزبینی و تکیه بر اخبار رسانههای معتبر اهمیت و سایر ابزارهای تحلیل بازار سرمایه اهمیت دو چندانی مییابد.
۲- صنعت
تقاضای رو به رشد و فزاینده برای محصولات یا خدمات آن صنعت، برخورداری از ویژگی ممتاز به گونهای که محصولات مشابه خارجی یا رقیب تهدید جدی برای نفوذ در بازار داخلی نباشند، محدود بودن کالاهای جانشین برای محصولات آن صنعت، دخالت محدود ارگانهای تصمیم گیرنده دولتی در تعیین قیمت محصولات صنعت و کم و کیف فعالیت آنها و استراتژیک بودن محصولات صنعت و نیز گاهاً فشردگی بازار صنعت مورد نظر، ورود سخت رقبا و…از جمله عوامل موثر در بررسی صنعت است.
۳- شرکت
بعد از انتخاب صنعت مناسب بایستی شرکتی را از میان شرکتهای موجود در آن صنعت با توجه به معیارهای زیر انتخاب نمود. بررسی موقعیت رقابتی شامل میزان فروش و نرخ رشد آن، سهم بازار شرکت از صنعت، کیفیت محصولات یا خدمات و تمایز آنها و سایر عوامل خاص رقابتی، مدیران آن شرکت همانند تجربه، تحصیلات، موفقیتهای قبلی، نوآوری، ابتکارات و جدیت و تلاش آنها ، کارایی مدیریت در اداره داراییها، تولید و عملیات، فروش محصولات، به خدمت گرفتن فناوری جدید و عرضه محصولات جدید، نسبتهای سود آوری، بدهی، کارایی و نقدینگی و مقایسه آن با گذشته شرکت و رقباء موجود در صنعت و… از جمله موارد مهمی است که در بررسی شرکت باید در نظر گرفته شود. بررسیها نشان میدهد که تحلیل بنیادی از پتانسیل خوبی برای تشخیص وضعیت شرکت برخوردار است و تغییر و تحولات جاری شرکتها را به خوبی در تیررس نگاه خود قرار میدهد و نیز مهارت نگاه نمودن از بالا به پائین را به تحلیلگران میآموزد. این مشخصهها ضمن اینکه احتمال بدست آوردن منفعت مورد انتظار را تقویت میکند نوعی منطقگرایی مالی را نیز به سرمایه گذاران عرضه میدارد.
مزیت اصلی تحلیل بنیادی کاربرد فراوان آن در سرمایهگذاریهای میان مدت و بلند مدت است. اگر با محاسباتی که سرمایه گذار انجام میدهد، ارزش واقعی سهم از قیمت فعلی آن بیشتر باشد، پس امکان دارد سهم رشد بیشتری داشته باشد تا به قیمت واقعی خود برسد. لذا این سهم برای خرید گزینه مناسبی است. مثلا فرض کنید قیمت هر سهم یک شرکت امروز ۲۰۰ تومان باشد، اگر ارزش ذاتی هر سهم این شرکت توسط سرمایهگذار ۳۰۰ تومان برآورد شود، خرید این سهم میتواند ۵۰% سود نصیب سرمایهگذار کند. اما اگر ارزش واقعی سهم از ارزش بازار آن کمتر باشد، در واقع سهم گران است و نه تنها برای خرید مناسب نیست، بلکه اگر سرمایه گذار چنین سهمی را در اختیار داشته باشد، بهتر است آن را بفروشد. در صورتی که ارزش ذاتی سهم با ارزش بازار آن برابر باشد، بنابراین قیمت آن منصفانه بوده و خرید و فروش آن سودی را در پی نخواهد داشت.
سرمایه گذاری ارزشی
این استراتژی در واقع انتخاب سهمهایی است که زیر ارزش ذاتی خود در بازار معامله میشوند. یک سرمایه گذار ارزشی به دنبال سهمهایی با شرایط بنیادی قوی است که به نسبت شرایط سهم در بازار ارزان به فروش میرسد و در این راستا عواملی مانند سود هر سهم، سود نقدی، ارزش دفتری و جریان نقد را زیر نظر دارد. سرمایه گذار ارزشی شرکتهایی را جستجو میکند که در بازار به درستی ارزش گذاری نشده اند و وقتی که بازار اشتباه خود در ارزش گذاری را تصحیح میکند پتانسیل رشد افزایش قیمت سهم را دارند. نکته مهمی که باید مد نظر داشت این است که سرمایه گذاری ارزشی به معنی خرید هر سهمی که افت میکند و “ارزان” به نظر می رسد نیست بلکه باید دقت داشت که افت سهم به دلیل تغییر در شرایط بنیادی نباشد. سرمایه گذاری ارزشی در واقع قیمت جاری سهم را با ارزش ذاتی و نه قیمتهای تاریخی مقایسه میکند. طبیعی است که در این روش سرمایه گذاری به نوسانات روزانه قیمت سهم و نوسانات بازار توجهی نمیشود و نگرشی نسبتا بلند مدت بر سرمایه گذار حاکم است. سرمایه گذاریهای موفق “وارن بافت” یکی از نمونههای این روش سرمایه گذاری است.
انتخاب بهترین سهام برای خرید با روش تکنیکال
این نوع سرمایه گذاری با استفاده از مطالعه رفتار و حرکات قیمت سهام در گذشته و تعیین قیمت و روند آینده آن و امکان تکرار الگوهایی مشابه صورت میپذیرد. زیرا تکنیکالیستها معتقدند که تمامی وقایع جاری اقتصادی کشور و نیز صنعت و انتظارات سهامداران نهایتاً بر قیمت سهام تاثیر گذاشته است. بنابراین کافیست پیشینه تاریخی و نمودار قیمت سهام بدقت بررسی گردد و نیازی به بررسی عوامل بنیادی نیست چون عوامل بنیادی تاثیر خود را در نهایت در قیمت نشان میدهند. در واقع تحلیلگر تکنیکال صرفاً به یک روند قیمتی نیاز دارد که در قالب نمودار (Chart) عرضه میشود به همین دلیل به تحلیلگران تکنیکال، چارتیست نیز گویند. چارتیست ها عنوان میکنند که قیمت های کنونی یک سهم که به نظر تصادفی میرسد ممکن است به تدریج به الگوهای قابل تکراری تبدیل شوند. استراتژی معاملهگر (یا سهامدار) برای تعیین زمانهای خرید یا فروش بستگی مستقیم به مدت انتظار او برای رسیدن به سود دارد. این زمانها میتواند بسیار کوتاه در حد چند ساعت یا نسبتاً طولانی و به چندین سال برسد.
قیمت سهام تابعی از عرضه و تقاضاست، وقتی تقاضا برای یک سهم به اندازهای قوی باشد که بتواند بر عرضه (فروشندگان) غلبه کند، قیمت سهم رشد میکند و برعکس، زمانی که قدرت فروشندگان بیشتر و عرضه زیادتر از تقاضا است، قیمت سهم افت میکند. بنابراین اگر بتوان میزان عرضه و تقاضا در بازار را دانست و آن را تا حدودی پیش بینی کرد، شانس موفقیت و یافتن بهترین سهام برای خرید افزایش مییابد. پیش بینی عرضه و تقاضا و جهت حرکت بازار با تحلیل تکنیکال انجام میشود. یک تحلیلگر تکنیکال، به هیچ عنوان به دنبال دلیل افزایش یا کاهش قیمت نیست، بلکه فقط به دنبال یافتن روندها، شکستهای قیمت، نقاط حمایت و مقاومت است تا بتواند براساس آن، استراتژی معاملاتی خود را بچیند. یار و یاور معامله گری که با روش تحلیل تکنیکال سهام را برای خرید انتخاب میکند، فقط نمودار قیمت و حجم معاملات است تا ابزارهایی مانند اندیکاتورها و اسیلاتورها را روی آن پیاده کند و تصمیم بگیرد که اکنون چه موقعیتی را باید اتخاذ کند:
بخرد، بفروشد، سهم دیگری را بررسی کند یا اینکه به طور کلی باید منتظر بماند. برای تحلیل تکنیکال نیاز به نرم افزار تحلیل تکنیکال است تا اطلاعات شرکتها را به عنوان ورودی پذیرفته و خروجی آن نموداری از روند قیمتها باشد و تحلیلگر بتواند انواع اندیکاتورها و اسیلاتورها را روی آن پیاده کند.
روش تئوری مدرن پرتفولیو (MPT)
مبنای این روش بر پایه این استدلال استوار است که احتمال خطر از دست دادن سرمایه یا سود یک نوع سهام در بازار بسیار بیشتر از مجموعه یا ترکیب سهام است. لذا قاعدتاً سرمایهگذار حرفهای نباید تمامی سرمایه خود را در یک دارایی سرمایهگذاری کند (منطق اقتصادی نیز این را تایید میکند). بلکه بایستی آن را در مجموعهای از سهام یا داراییهایی سرمایه گذاری کند که این مجموعه به پرتفوی معروف است. پرتفوی یا سبد سهام متشکل از سهام متعدد شرکتهایی است که در شرایط عادی احتمال کاهش بازده همه داراییها تا حدودی به صفر نزدیک است. با تشکیل پرتفوی، تلاش ها بر این است که ریسک غیر سیستماتیک یا تنوع پذیر به حداقل ممکن تقلیل یابد. به همین جهت ترکیب پرتفوی بهتر است به گونه ای باشد که نوسانات مشابهی نداشته باشند یعنی زمانی که بازده یکی کاهش پیدا می کند بازده دیگری افزایش یابد.
تعیین بازده مورد انتظار سبد سهام و تک تک سهام، ارزیابی وضعیت سهام مختلف و انتخاب آنها، بهینه نمودن ترکیب سهام (پرتفوی) و ارزیابی پرتفوی و بازنگری در مجموعه سهام چهار بخش مهمی است که در این آنالیز بررسی میشود. در روش پرتفوی مدرن مجموعه تلاشها وقف این است که بازده پرتفوی فرد سرمایهگذار به بازده بازار نزدیک گردد و در وضعیت مطلوب، بازدهی بیشتر از آن بدست آورد. در این حالت پرتفوی کل بازار یک شاخص ارزیابی است که ریسک آن نیز با شاخص بتا (Beta) محاسبه میشود. این تحلیل کاربرد زیادی در آنالیز ریسک و تجزیه و تحلیل بازار دارد و مبنای کار سرمایه گذاران حرفه ای است.
- اقتصاد جهانی
برخی تصور میکنند آنچه در بازارهای جهانی اتفاق میافتد، تاثیر چندانی بر رویدادهای اقتصادی داخل کشور ندارد، در حالی که باید گفت این برداشت چندان درست نیست. یک نمونه ساده تاثیر بازارهای مختلف بر یکدیگر، بازار فلزات است. اگر مشاهده کردید ارزش فلزات رنگین در بازارهای جهانی در حال کاهش است، باید منتظر تأثیر آن بر قیمت فلزات رنگین داخل کشور هم باشید یا اگر بر فرض به دلیل یک حادثه طبیعی تولید یک صنعت خاص دچار مشکل شود، قطعاً بر بازار داخلی آن صنعت در کشورمان هم تأثیر مثبت یا منفی خواهد داشت؛ بنابراین در هنگام تشکیل سبد سهام، حواستان به اخبار و رویدادهای جهانی به ویژه در حوزه ای که سرمایه گذاری عمده انجام دادهاید، باشد. درصد بالایی از شرکت های مورد معامله در بورس ایران به صورت مستقیم و غیرمستقیم با نرخ های جهانی در ارتباطند، لذا بررسی پیوسته اقتصاد جهانی، بورس ها و روند معاملات کالایی از اهمیت بالایی برخوردار است. در هنگام به کارگیری استراتژی انتخاب بهترین سهام برای خرید باید به تناسب آن استراتژی با نگرش شخصی سرمایه گذار، چهارچوب زمانی (افق سرمایه گذاری)، تحمل ریسک و زمانی که صرف انتخاب سهم میشود توجه داشت.در ادامه مهمترین فاکتورهای انتخاب بهترین سهام برای خرید به صورت موردی ارائه شده است، این موارد میتواند به عنوان یک چک لیست برای هر سهامدار باشد:
- بررسی سابقه تاریخی سهم در صورت های مالی
- بررسی فاکتورهای بنیادی موثر بر سودآوری اتی شرکت
- بررسی فاکتورهای موثر بر روند معاملات سهم روی تابلو همچون حجم معاملات، تعداد معاملات، جریان خرید حقیقی و حقوقی و…در این رابطه ابزار فیلترنویسی کمک میکند.
- بررسی روند تاریخی قیمت سهم از طریق چارتهای تکنیکال
- رعایت تنوع کافی در انتخاب سهام برای سبد سرمایه گذاری
- توجه به نقدشوندگی سهام
در انتها لازم به ذکر است که هیچ فرمول جادویی برای انتخاب بهترین سهام بازار وجود ندارد، هرکس وعده سودهای بزرگ و رویایی بدون زحمت را به شما داد، بدانید به احتمال زیاد در حال فریب شماست. ضمنا یکی از مهمترین فاکتورها در سرمایه گذاری در بورس که در کمتر جایی به شما یادآوری میشود “مهارت معامله گری” است:
نوسان ذات بازار سهام است. هیچگاه نظر تمام افراد برای یک سهم ثابت نمیشود و دائما در حال تغییر است. فرض کنید یک تحلیل گر بنیادی سهم مناسبی را یافته و خریداری کرده اما سهام در چند روز بعد افت قیمت بیشتری داشته و آن شخص سرمایه خود را در خطر میبیند حال اگر به تحلیل خود شک کند و با عدم اعتماد به نفس دچار ترس شود ممکن است سهام خود را بفروشد و ضرر کند. اما پس از مدتی قیمت سهم رشد بسیاری میکند و تحلیل گر میفهمد که تحلیلش درست بوده و عملکرد اشتباه او بخاطر عدم تسلط بر احساساتش بوده. در بازار بورس تمام اتفاقات در اثر تصمیمها و انتخابهای شما اتفاق میافتد و شما میتوانید سود های بی نهایت و ضرر های سنگینی را تجربه کنید و همگی این موارد به مهارتهای فردی و کنترل درونی شما بستگی دارد.
خانه سرمایه
/.انتهای پیام